جوک گریه دار فرمانده شدن لره تو جنگ
<p style="text-align: right;">لره ميره جنگ فرمانده ميشه، داداشش شهيد ميشه.<br />بهش بيسيم ميزنن ميگن لااقل جنازه داداشتو برگردون عقب، ميگه:</p>
<p style="text-align: right;">...</p><p style="text-align: right;"><img style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" src="http://8pic.ir/images/eq6p1wv7misjb4x91dco.jpg" alt="" width="500" height="527" /></p>
<p style="text-align: right;">ميگه: اينا همه داداشاي من هستن کدومشونو بيارم؟؟!</p>
<p style="text-align: right;">آره اين بار جک نبود!!!</p>
<p style="text-align: right;">لر هالو نيست. مگه اريو برزن هالو بود؟<br />فارس نژاد پرست نيست. مگه کوروش نژاد پرست بود؟<br />خراساني شمع دزد نيست. مگه دکتر شريعتي دزد بود؟<br />ترک نفهم نيست. مگه ستارخان و باقر خان نفهم بودند؟<br />قزويني هم جنس باز نيست. مگه دهخدا هم جنس باز بود؟<br />شيرازي بي حال نيست. مگه سعدي و حافظ بي حال بودند؟<br />رشتي بي غيرت نيست. مگه ميرزاکوچک خان بي غيرت بود؟<br />صفهاني خسيس نيست. مگه تو زلزله بم بيشترين کمکها از اصفهان نبود؟</p>
<p>اينها ستون هاي ايرانند، وقتي داريم از درون ستونها رو خراب ميکنيم ديگه نيازي به دشمن خارجي نداريم، اينا رو کساني ساختن که ميخوان ايران و ايراني خوار و ذليل باشه.<br />ايراني، به خودت بيا ببين چي ميگي و به کي ميگي.</p>
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 16 شهريور 1397 ساعت 15:55 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 112